پایگاه رهنما:
محمد سروش محلاتی در روز یازدهم آبان ۱۴۰۰ با ارائهی تفسیری از قاعدهی لاحرج، تلاش کرد ضرورت سلطهپذیری توسط جمهوری اسلامی را تئوریزه کند. او اینطور استدلال میکند که اگر چه مقابله با کفار واجب است، اما خدا شرایطی که در آن مسلمین به سختی (و حرج) میافتند را استثنا کرده است؛ پس اکنون که مردم بهلحاظ اقتصادی در سختی هستند، لازم است حاکمیت در مقابل آمریکا کوتاه بیاید! این اظهارات در حالی توسط او مطرح میشود که محاسبات اقتصاددانان خبرهی ایرانی نشان میدهد بیش از آنکه مقاومت در برابر آمریکا مردم را به حرج و سختی انداخته باشد، این سیاستهای نئولیبرال دولت اعتدال بوده که معیشت مردم (خصوصاً طبقات پایین درآمدی) را با مشکل جدی مواجه کرده است. بنابراین اگر سروش محلاتی نگران حرج مردم است، باید بیش از آنکه توصیه به تسلیم شدن در برابر آمریکا کند، با سیاستهای نئولیبرال و دولتهایی که این سیاستها را اعمال میکنند، مخالفت کند.
سروش محلاتی در سخنرانی مذکور گفت: «اگر ولایت کافر را نپذیریم، ممکن است به حرج بیفتیم. اینجا باید چه کرد؟ حمایت از مظلوم وظیفه است و شرع هم گفته است. باید از مظلومی که در جامعه ما نیست هم حمایت کرد اما این سیاست ممکن است برای مردم مسلمان خودمان مشکل ایجاد کند. نباید تحت ولایت کفار رفت، به تعبیر امروزی سلطه آنها را نباید پذیرفت. ولی از عجائب این است که همین دستور بلافاصله یک استثنا خورده است. میگوید مگر اینکه از آنها نگران باشید». بنابراین ایشان توصیه میکند که اگر نگران هستید در معیشت به سختی بیفتید، پس مقاومت در برابر آمریکا را کنار بگذارید و تسلیم شوید. اما سوال اینجاست که به واقع سختی معیشت طبقات پایین جامعه ناشی از چیست!؟ آیا تحریمها تنها عامل کاهش قدرت خرید طبقات پایین درآمدی بودند یا میشد دولت کاری کند که تحریم و فشارهای ناشی از آن، به تولید حرج و سختی برای فرودستان نینجامد!؟
دکتر جواد صالحی اصفهانی –دانشآموختهی دکتری اقتصاد در دانشگاه هاروارد و استادتمام اقتصاد دانشگاه صنعتی ویرجینیا در آمریکا- به کمک دادههای خرد پیمایش هزینه و درآمد خانوارها، درآمد واقعی افراد فقیر در سالهای 2009 تا 2019 را محاسبه کرده است. محاسبات ایشان نشان میدهد در سالهای 2011 و 2012 که با تشدید تحریمها مواجه بودیم، کل درآمد اقشار فقیر (بر اساس دلار ایالات متحده به ازای هر نفر در یک ماه) از 264 به 272 رسیده است؛ بنابراین در دور اول تشدید تحریمهای ایالات متحده، شاهد بهبود وضع معیشت فقرا هستیم. این در حالی است که در سالهای 2018 و 2019 این رقم از 215 دلار به 200 دلار رسیده است؛ یعنی وضع معیشت طبقات پایین درآمدی بدتر شده است. جالب اینجاست که عنصر تشدید تحریمها در هر دو بازهی مورد بررسی وجود داشته است و کسی نمیتواند ادعا کند که بد شدن وضع معیشت مردم در تشدید تحریمهای دوم، به دلیل مسالهی تحریم بوده است. چون اگر چنین گفت، بلافاصله پاسخ خواهد شنید که پس چرا در سالهای 1391 و 1392 که با تشدید تحریمهای اول مواجه بودیم، وضع معیشت فقرا نهتنها بدتر نشد که حتی بهتر هم شد!؟
دکتر جواد صالحی اصفهانی، خود در همین گزارش –یعنی «ایران تحت تحریم؛ تاثیر تحریمها بر رفاه خانوار و اشتغال»- پاسخ این پرسش مهم را میدهد. وی معتقد است در سالهای 1391 و 1392 سیاستهای حمایتی دولت وقت از طبقات پایین، کمک کرد تا این طبقات در اثر تحریمها، آسیب جدی نبینند اما در سالهای 1397 و 1398 سیاستهای نئولیبرال دولت حسن روحانی، به آسیب دیدن طبقات پایین درآمدی کمک کرد. بنابراین اگر چه نمیشود از آسیبهای تحریم بر اقتصاد ایران چشمپوشی کرد، اما مساله اینجاست که آیا دولت میتوانست سیاستهایی اتخاذ کند که طبقات پایین درآمدی از فشار تحریمها آسیب نبینند!؟ پاسخ حتما مثبت است؛ چون در یک برهه از اقتصاد ایران، دقیقاً چنین تدبیری امتحان شد و جواب داد. بنابراین آنچه حرج آفرین است، سیاستهای نئولیبرال است، نه اصل تحریمها. نتیجه آنکه برای از بین بردن حرج اقتصادی، جلوگیری از اعمال سیاستهای نئولیبرال، نسبت به تلاش برای رفع تحریمها اولویت دارد.
اکنون سوال اینجاست که محمد سروش محلاتی که حالا نگران حرج و سختی معیشت مردم شده، در دورهای که سیاستهای نئولیبرال دولت گذشته داشت سفرهی مستضعفان را روز به روز کوچکتر میکرد، به چه کاری مشغول بود!؟ آیا بر اساس قاعدهی نفی حرج، داشت با این سیاستهای اقتصادی غلط مقابله میکرد!؟ با جستوجویی در اینترنت میتوان یافت که اتفاقاً آن روزها، ایشان مشغول توجیه افاضات آقای رئیسجمهور بودند؛ مثلاً روزی که رئیسجمهور از مذاکره بین امام حسین علیهالسلام و دشمنان سخن میگفت، سروش محلاتی نیز به فاصلهی چند روز برای این افاضات، ادبیات دینی تولید میکرد. این در حالی است که درست در همان روزها، سیاستهای نئولیبرال دولت داشت روز به روز حرج را در زندگی طبقات ضعیف، تشدید میکرد. بنابراین بهنظر میرسد او و همهی کسانی که در مقابل سیاستهای نئولیبرال ساکتند ولی برای بهبود وضع معیشت مردم، نسخههای جعلی تسلیمطلبانه تجویز میکنند، روزی در محکمهی عدل الهی باید پاسخگو باشند.
ارسال نظرات